شیطان پرستان،شیطان را سمبل لذت جویی می دانند،نه ریاضت کشی،در عین حال،آنان گناه و مبارزه با هنجارهای جامعه را به معنای شادابی می دانند و هیچ قانونی را به عنوان شریعت نمی پذیرند.ایستادن در برابر تعالیم پیامبر وحیانی،حضرت عیسی(ع)،اولین مرحله ی شیطان گرایی است و پس از آن و به طریق اولی،ایستادن در برابر تمامی پیامبران،از آن ناشی می شود،چرا که شیطان پرستان تمامی آنچه گناه نام دارد،مایه ی خرسندی و مسرت روانی و فکری و عاطفی می دانند.
شیطان گرایان تمرد شیطان را در برابر حق تعالی،نماد حکمت سالمی می دانند که در آن،ریاکاری وجود ندارد.از نظر شیطان پرستان،هبوط و نافرمانی از فرامین الاهی به هیچ وجه نادرست نیست:انها معتقدند شیطان دوست کلیساست،زیرا در طول این سال ها مایه ی گرمی بازار کلیسا شده است.
از دیگر آمزه های شیطان پرستان،جانشینی شیطان به جای خداوند و قائل شدن شان اوهی برای شیطان است:شیطان شریک بزرگ خداوند است که کم کم عرصه را بر خداوند نیز تنگ می کند و همه ی اوهیت را از آن خود می سازد.مبرهن است که وقتی جایگاه الهی خدشه دار شد،تاریخ انبیا و پیام بزرگ پیامبران در مسیر توحید و اخلاق و حمایت از حقیقت طلبی،رنگ خواهد باخت. به همین دلیل است که در متن بسیاری از اشعاری که شیطان پرستان می خوانند،پوچ گرایی همراه با سخره گرفتن تمام مقدسات به چشم می خورد.
شیطان پرستان خداوند را دلیل همه ی ناکامی های بشر می دانند و رنج زندگی را ناشی از خواست خدا می پندارند.برای این گروه منحرف،هیچ شریعت و قانونی جز آنچه خود می خواهند انجام دهند،مبنای عمل نیست. آنتوان لوی معتقد بود که محل زندگی هر شیطان باید تبدیل به غاری محلی شود که شیطان پرست در آنجا به پرورش فرد گرایی خود بپردازد،تا جای که این فردگرایی در برابر خداگرایی قرار گیرد.
تعداد افرادی که به این فرقه ی انحرافی در جهان گرایش دارند،بنا به آمار سال 2007،حدود سی هزار نفر تخمین زده شده است که در برابر جمعیت جهان به هیچ وجه رقم شایان توجهی نیست.این را هم باید افزود که حیات شیطان پرستی در جهان مدرن،مدیون ادبیات و سینمای عامیانه و تا حدی نیز مدیون محکومیت های گاه گاه کلیساست که با تبلیغات فراوان این گروه محاواره ای و فضای مجازی،منعکس می شود،اما تعداد آن ها چندان زیاد نیست.
نظرات شما عزیزان: